سروده مهـــــــــر وطن

متن مرتبط با «باران» در سایت سروده مهـــــــــر وطن نوشته شده است

چه باران قشنگی باریده

  • چه باران قشنگی باریدهآنان که در پی  آزار مردمندمجازات خواهند شدآن روز پسران در میانه میدان  ترانه می خوانندو دختران با دامن چیندار  می رقصندبی واهمه از گردنه های تفتیشچشم های هوس آلود بی شبنمببین !اول بامدادی چه باران قشنگی باریدههیاهوی گنجشکان را بخاطر بسپاریدماهشهر ع-ر آداب مستطاب آشپزی  با یادی از نجف دریابندریاز کودکی شیفته ماه اردیبهشت بودم و بعد که در جوانی به دانشگاه فردوسی مشهد رفتم این شیفتگی دوچندان شد .زیرا از آن  روزگار خرمی  که حالا چشم انداز دوری در  خاطرم مانده ، کوچه باغ روستاهای اطراف مشهد از زشک و اخلمد تا شاندیز و طرقبه  ...در این ماه پر از شکوفه های گیلاس می شدند و از رنگ و بوی آن درختان هیچ نبود مگر مستی و راستی ،بگذار تا مقابل روی تو بگذریم ...دزدیده در شمایل روی تو بنگریم..داشتم در این چند روز در باره کیش  شخصیت و مطلق گرایی در تفکر استبدادی مطالعه می کردم  تا رسیدم به  کتاب مستطاب آشپزی نوشته  مرحوم نجف دریابندری که  عملکرد کیش شخصیت در افراد مستبد را به مثابه قلب نظام های استبدادی اندکی نور تابانده است.  ستاره گفت آشپزی چه ربطی به استبداد دارد گفتم این را من نمی گویم همان نجف  دریابندری در خیلی جاها از جمله همین کتاب اشاره کرده است که از درد سانسور و خفگی در نوشتن گفته میرم و عزم خویش را در بزم و سفره جنوبی های خودمان  جزم می کنم که هم دست و دل بازیم و هم تنوع بی نظیر نظام خوشمزه غذایی داریم  و هم می دانیم سفره چه ارتباط تنگاتنگی با استبداد و فرومایگی دارد و لذا با همین کتاب مستطاب خود می توانم علاوه بر آموزش آشپزی اندک نوری هم به دریچه خودرایی و استبداد بتابانم .س, ...ادامه مطلب

  • باران و شیاطین

  • سروده رنگین کمانبه ستاره ای که هر صبح سحر  کوچ می کندگفتم قرار ما این نبوداما  تو هم اگر خداوند بعد از باران  را دیدی بگو پس آن رنگین کمانت کو؟!ماهشهر ع-ر باران و شیاطین!امروز سه شنبه یازدهمین روز این  بهمن سخت و سنگین ۱۴۰۱   است از بامدادی همینطور یکریز باران می بارد  آن هم چه باران لطیف و همواری ،  کاش حوصله داشتم مثل این همه حشره و پرنده پرتاب میشدم زیرا شور و شر  باران ، اما چه کنم هوای دلم خوب نیست و فقط بسنده می کنم از بالکن نگاهی به گذر قطره های مدام باران بیندازم و بعد پناه بیاورم به کتابهایم و بنویسم تنها کتابها هستند که نمی میرند نه با حمله خرچنگ ها و نه اخم دیکتاتورها زیرا همه به کتاب نیاز دارند اما بدترین کسانی که گاهی  کتاب به دست می‌گیرند قطعا اندکی فرصت استراحت می‌دهند به  گلوله باران و گردن زدن و طناب دار.شکسپیر می گوید جهنم خالی ست و همه شیاطین همین جا روی زمین هستند .ماهشهر ع-بهار   ۲ ۰ ۰۱/۱۲/۰۷ علی ربیعی(ع-بهار) بخوانید, ...ادامه مطلب

  • شاید که بارانی ببارد

  •   شاید   که   بارانی     ببارد   1 قندیل ها ی یخی در آرزوی یک روز قشنگ آب می شوند آفتاب خزانی مسحور ! رنگ جادویی شمعدانی ها من شادمان به پذیره رقص خورشیدهای مکرر در آسمان نیمه ابری می روم با اشک , ...ادامه مطلب

  • لذت باران

  •  سخاوت طبیعت لذت ریزش مداوم باران برای ما جنوبیها و کویر نشین ها به تعبیر حافظ شُرب مدامی است که اگر ببارد زندگی بخش روح و جانمان میگردد.....و آنگاه که بارید  به آرامش و سکونی میرسیم  که در عالم عرفانی عاشق به سیمرغ وحدانی رسیده است...باری شمیم باران و خاک باران خورده درآبان  جنوب موهبتی است که کم پیش می آید ..... .......وقتی که گنجشکان را می بینیم سراسیمه به سمت درخت کهنسال سدر(کُنار) کنار خیابان هجوم می برند و در ولوله ای بی محابا جایی برای بیتوته می جویند ...با خود می گویی حتما خبری است از بادی و خاکی ویا بارانی که پرندگان این چنین در پی ملجایی هستند زیرا که با طبیعت دوست تر از ما آدمیانند و تا برمیگردم آسمان غرمبه و بعد رعد و برق و رگبار باران دراین آخرین روز آبانماه  شروع شده است...باری سخاوت بی نظیری ست بویژه بعد از این همه سال های کم باران و بی باران !  لذت باران شادمان از ریزش یک ریز باران زیر سقف خیس و نمناک شبا نگاهان ابری می دوم از خانه بیرون بر لبانم می نشینند قطر ه های نرم باران چون زمینی خشک و تشنه با همه دلداگیها قطره هارا می ربایم قطر ه هارا می چشانم آرزو دارم که سگهای شبانه دیر گاهی را به خواب خستگی هاشان بمانند یا که آوازی نخوانند تاکه این باران بخواند تا که این باران ببارد ماهشهرعلی ربیعی (ع-بهار) زمستان 1384, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها