سروده مهـــــــــر وطن

متن مرتبط با «داشت» در سایت سروده مهـــــــــر وطن نوشته شده است

دنیا ارزش زیستن داشت

  • سروده ویز مگسسنگین ترین هجومشاید اصحاب زلزله ای باشدسهمناککه از قله فرو می ریزدو تو بیدار نبودیهیچ وقت بیدار نبودیمثل یک خواب ابدیچقدر با روزها و روزنه ها کلنجار میروممن که از ثانیه ها و دقایق این شام مرگزای بیزارمترانه ها را همه فراموش کرده امالبته گاهی می گویمآدمی ست و هزار پیچ و خم ذهن  در زندان انفرادیبه ویز یک مگس نیز می توانی بخندیماهشهر ع-ر   دنیا ارزش زیستن داشتخاک و باد میهمان بهار بی باران شده است و امروز که هنوز سه شنبه ۲۴ فروردین ۱۴۰۱ است تعطیلات آخر هفته شروع شده باشد انگار که زیبایی و انعکاس زندگی ارتباطی به روز و ماه و فصل و سال ندارد و وقتی که بخواد روح زمانه آلوده به غرض و مرض ترکتازی خشکسال باشد گویی که خون خورشید را بر سطح مکدر آسمان پاشیده باشند و سالی که نکوست از بهارش پیداست هر چند برای من و تو تفاوتی ندارد که هر جا که بروی آسمان همین رنگ است نیازی هم به فلسفه بافی و صغری و کبری نیست گفت چی شده هنوز ننشسته انگار که دعوا داری و می خواهی کاسه کوزه ها را بر سر من خراب کنی گفتم حالا که همدردی هات بدرد نمی خورد بزار حداقل اندکی فحش بدم شاید ته دلم خالی شد ببین مهتاب چه زود تو را جا گذاشت و رفت و تو هنوز اندر خم یه کوچه ای و بعد بیا و روزگار من را تماشا کن ...عشق و دلدادگی و معرفت و آدمیت همیشه خوب است و شعار من بوده اما حیف که همواره در تنفسم همیشه اکسیژن کم آوردم و گذاشتم همه چیز هر جور که خواست بگذرد و سرم را باز در لاک خودم فرو ببرم و میدانم دنیا خواهی نخواهی تنها محل گذر نیست بلکه محل انتقام وزورگیری و یه چیزی بالاتر از اون از آدمی ست یعنی از همان اول که چشم باز می کنی بدنیا با کلی بدهکاری و تازه همه اعضا و جوارحت از بهترینش که نمی دانم کجایت ب, ...ادامه مطلب

  • یادداشتی بر کتاب کافکا در کرانه اثر موراکامی

  • قصد دارم صبحی بتراشم با نگین شبنم الماس خورشید و به هوای پاک سرزمینم بابونه و ریحان تعارف کنم اما هنوز بر نخواسته چاقوی تیز رهگذری همه رویاهایم را درو می کند ماهشهر ع-بهار یادداشتی  بر کتاب  کافکا در , ...ادامه مطلب

  • یادداشت های جبهه

  • سروده میدان مین در حجمی از میدان مین قدم میزدم مربع مستطیل بود آنها که کاشته بودند اشکال هندسی را خوب می شناختند این میدانهای لعنتی اولین بار بود که به یک میدان نفرین می کردم عصبانی بودم م, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها