وطن فرزندم پرسیدوطن چیست پدرگفتم حسی قشنگ استدر جان آدمییا بیشتر مادری ست وطنکه از تن جدا نشدماهشهر ع-بهار غم غریبی, و غربت قصه رضا قاسمی,! مهاجرت وغربت برای کسی که غریب می افتد علاوه براینکه به , ...ادامه مطلب
حدیث نفس من چون کیمیا ی نگاه اخلاقی بی مداهنه... گوهری ست قیمتی که وجدان ناخودآگاه آدمی رابه نقد می کشاند و وزن مقابله با خویشتن را بالا می برد تا جایی که برای عرضه بالا بلندی و خود خواهی نا بخردانه امکانی در ذهن و ضمیر آدمی باقی نمی نماند و خلوت درون را به آرمان شهر سقراط حکیم تبدیل می کند.... در عین حال که ریشه ای عمیق در این کهن دیار دارد ...ماهشهر علی بهار ,سروده,بیابان,غریبی ...ادامه مطلب